۱۳۸۶ بهمن ۲۱, یکشنبه

زمان از دست رفت جناب پروست


کتاب‌های نخوانده‌ی ملت را نگاه می‌کنم. انگار پروست حق بزرگی به گردن ما داشته. همه عذاب وجدان داریم. در جست‌وجوی زمان از دست‌رفته را شروع کرده‌ایم و رها کرده‌ایم و هنوز هم ناراحتیم که چرا نخوانده‌ایم.

پیش‌نهاد من این است یا اصلا من تصمیم گرفتم که اگر چه اعدام کار بد و اخی است، کار جناب پروست را در عکس هم که شده تمام کنم تا امشب راحت سرمان را زمین بگذاریم.

هیچ نظری موجود نیست: