در آموختن لذتی هست که در هیچ کار دیگری نیست. (حکیم خودم!)
حدود یک ماه است که میروم کلاس زبان. تا به حال هیچ وقت نرفته بودم. فقط در مدرسه زبان یاد گرفته بودم. شیوهی آموزش مدرسه را هم که یادتان هست. خیلی خستهکننده و بد بود. این جا اما خیلی بهتر است. من هم شوق بیشتری دارم. هر طوری که باشم و با هر حالی که به کلاس برسم، سر کلاس کاملا بانشاط و سرحالم. بعدش هم حداقل تا مدتی سرحالم. شاید برای همین است که هی دوست دارم کتابم را بردارم، زیر و رو کنم و بخوانم. بیشتر از این، دوست دارم که چیزی، هر چیزی را جدی و خوب یاد بگیرم؛ درسی بخوانم. کاش میشد خیلی راحت از سی سالگی دانشجو شد. میدانم که میشود ولی انصافا خیلی راحت نیست.
حدود یک ماه است که میروم کلاس زبان. تا به حال هیچ وقت نرفته بودم. فقط در مدرسه زبان یاد گرفته بودم. شیوهی آموزش مدرسه را هم که یادتان هست. خیلی خستهکننده و بد بود. این جا اما خیلی بهتر است. من هم شوق بیشتری دارم. هر طوری که باشم و با هر حالی که به کلاس برسم، سر کلاس کاملا بانشاط و سرحالم. بعدش هم حداقل تا مدتی سرحالم. شاید برای همین است که هی دوست دارم کتابم را بردارم، زیر و رو کنم و بخوانم. بیشتر از این، دوست دارم که چیزی، هر چیزی را جدی و خوب یاد بگیرم؛ درسی بخوانم. کاش میشد خیلی راحت از سی سالگی دانشجو شد. میدانم که میشود ولی انصافا خیلی راحت نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر