۱۳۸۷ تیر ۳۱, دوشنبه

از روسیه تا آمریکا


«نوازنده‌ی همراه» قصه‌ی دختر فقیر و زشتی است که نوازنده‌ی پیانو است و خوب می‌نوازد. اوایل انقلاب شوروی برای کار پیش زن خواننده‌ای می‌رود. زن خواننده زیبا، خوش‌صدا، جذاب،عاشق، پول‌دار و مشهور است. دختر می‌نوازد و زن می‌خواند. دختر هیچ ندارد و در سایه‌ی زن گم می‌شود. مقهور داشته‌های او می‌شود و به آن‌ها حسادت می‌کند. حس‌های متفاوت و حتی متناقضی در دختر به وجود می‌آید؛ علاقه، محبت، حسادت و نفرت. قصه از زبان دختر نوازنده است و به نظر من خیلی جذاب و خواندنی است.

«بیماری سیاه» داستان مرد روسی است که در پاریس زندگی می‌کند و می‌خواهد به آمریکا برود؛ به شیکاگو پیش زنی که منتظرش است. گوشواره‌ای را در بانک گرو گذاشته و می‌خواهد با پولش به آن‌جا برود. با آدم‌هایی آشنا می‌شود و همه را به خاطر آن زن رها می‌کند. کم‌کم به این شک می‌افتی که شاید اصلا زنی در شیکاگو نباشد. به نظر من این قصه به خوبی اولی نبود ولی باز هم خوب بود.

کتاب همین دو داستان نسبتا بلند است. نویسنده «نینا بربرووا» روس است و سال‌ها در پاریس و آمریکا زندگی کرده است. من تا به حال از زن‌های روس چیزی ندیده بودم. کتاب هم از سری کتاب‌های بی‌بی نشر کارنامه است که خیلی خوشگل و تودل‌برو اند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

از اسم نینا خوشم میاد. چون دو تا نون داره. یاد تنیسورا می ندازه آدمو اسمش. حالا ببینم توی شهر ما پیدا می شه برم بخونمش.