مدتی است که کتاب «بی بال و پر» را گذاشتهام سر تخت. گاهی شبها موقع خواب یا صبح که بیدار میشوم و به خاطر سرما یا هر چیزی دلم نمیخواهد از زیر لحاف بیایم بیرون چند صفحهای ازش میخوانم. کتاب طنزهای وودی آلن است. به نظرم، به خاطر تفاوت زبان یا فرهنگ یا ترجمه یا هر چیز دیگری، طنزش متفاوت است. نمیشود زیاد پشت سر هم خواندنش. (شاید هم چون طنز خیلی خوبی دارد نمیشود پشت سر هم خواندش. درست نمیدانم.) برای من ولی چند صفحهی کم و بافاصلهاش اثر طنز دارد. به نظرم «مرگ در نمیزند» هم همین طور بود. آن را امانت گرفته بودم و خواستم که زودتر بخوانم و خوشم نیامد و بیخیال شدم. شاید اگر حوصله میکردم بیشتر خوشم میآمد.
بی بال و پر، طنزهای وودی آلن، ترجمهی محمود مشرف آزاد تهرانی، نشر ماهریز، چاپ دوم، 1384
بی بال و پر، طنزهای وودی آلن، ترجمهی محمود مشرف آزاد تهرانی، نشر ماهریز، چاپ دوم، 1384
کتاب قطع جیبی خوبی دارد و دست گرفتنش راحت است.
۲ نظر:
خیلی دوست داشتم این کتاب رو- یک بار کلش رو یکجا خوندم. بعدها بود روی میز یا کنار تخت و باز تکه هایی رو می خوندم - فکر می کنم نوع متفاوت طنز و تصور اینکه وودی آلن با اون قیافه ی ابله اینا رو می گه باعث جذابیت کتاب شده باشه
مرگ در می زند رو بعد از اون خوندم و زیاد خوشم نیومد
در اینگونه موارد شایسته است رخصت دهید گوشه رخساره کتاب دیده شود و خوانده شود
بلکه جماعتی شیفته شوند و خریدار متاع
با گفتن اینکه قطع خوبی داره یا اینکه طنزش متفاوته که کسی کتاب نمی خره عزیز من
ارسال یک نظر