۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

ویراستارِ درون

در وضعیتی هستم که هر داستانی یا روایتی می‌خوانم که از انگلیسی به فارسی ترجمه شده، تقریبا تمام مدت به این فکر می‌کنم که اصلش چی بوده و فلان کلمه چی بوده که به این ترجمه شده یا ساختار جمله چه شکلی بوده یا آیا جمله‌ها کوتاه بوده‌اند یا بلند. بعد به لطف اینترنت تقریبا نسخه‌ی انگلیسی هر چیزی را می‌شود پیدا کرد. یکی دو پاراگراف اول را می‌خوانم و مقایسه می‌کنم. خیلی مواقع به نظرم می‌رسد که مترجم خوب درنیاورده ــ خودشیفته و بااعتماد به نفس که من ام.ــ و خب معمولا بعد از این نتیجه، خواندن متن ترجمه شده را رها می‌کنم مگر وقتی که قصه جذابیتش زیاد باشد. انگلیسیم هم این قدری خوب نیست که بتوانم راحت اصل قصه را به انگلیسی بخوانم و وقت‌هایی که تلاش می‌کنم خواندن کند می‌شود و لطفش کم. این طوری می‌شود که کتاب‌ها نصفه می‌مانند. البته این وسط‌ها چیزهای خوب و جالب زیادی می‌بینم و خودِ لذت مطابقت متن و ترجمه هم کم نیست.
خلاصه گمانم این مرض جدیدی است که امیدوارم زودتر از شرش خلاص شوم.

هیچ نظری موجود نیست: