۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

الکی خوش

دو تا شیشه ترشی خواهرم درست کرده و بهم داده. گذاشتمشان روی هره‌ی باریک پنجره‌ی آش‌پزخانه. آن یکی پنجره که آفتاب نمی‌گیرد. مثل این کدبانوهای باسلیقه که همه جور ترشی و مربایی درست کرده‌اند و یخچالشان حتی برای یک شیشه‌ی کوچک اضافه جا ندارد. گاهی از یکیشان یک پیاله پر می‌کنم برای لوبیاپلو یا استامبولی. هم زمان احساس کدبانوگری شدید و زندگی می‌کنم.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

به نظرم خیلی بهت می یاد.
خیلی خوبه!ما زن ها باید کمی خانه دار هم باشیم!و کمی الکی خوش!نه برای کسی!برای خودمان و روحمان!
خیلی لذت بخش است خانه داری و کدبانو گری!خیلی خیلی زیاد

ناشناس گفت...

ميم نون جان. اين شوري جات و ترشيجات به خاطر مقدار زياد نمك يا سركه اي كه دارن حتا يه مقدار كوچيكش براي معده و دستگاه گوارش مثل سمه. من خودم خيلي دوست دارم ها. مامانم ميگه.