۱۳۸۷ بهمن ۲۳, چهارشنبه

گذشته‌ها گذشته؟

دیشب تازه نفس‌ها، فیلم مستندی از کیانوش عیاری را دیدم. مستندی بود از تابستان ۵۸ در تهران. چیز جالبی بود. یک جور حسرت و خوشی با هم داشت. حسرت این که این روزها را ندیده‌ای و خوشی این که از آن روزها گدشته‌ایم. فیلم با تصویرهای دختران جوانی که توی خیابان به مردم پیاده و راننده‌های تاکسی و مسافرانشان کتاب می‌دادند شروع شد. جور رشک‌برانگیزی است که در خیابان چند دختر جوان با موهای اغلب بلند و با گیره‌ای پشت سرشان بسته، کیفی سر دوششان انداخته باشند و در خیابان راه بروند و به دیگران کتاب بدهند. بعد دوربین ورودی سینمایی را نشان می‌داد که کاغذ ماژیک نوشتی زده بودند دم گیشه. روی کاغد نوشته بود «بنا به درخواست کمیته‌ی انتظامات از بردن اسلحه به داخل سالن سینما خوداری کنید.» بعدتر پارک ملت را نشان می‌داد. ملت دور جوانی جمع شده بودند که ادای چند نفر از جمله فریدون فرخزاد را درمی‌آورد و شب بود بیابان بود می‌خواند. گمانم پنجاه مرد و پسر جوان روی چمن‌ها تنگ هم نشسته بودند و براش دست می‌زدند. خیلی واضح دلشان تفریح می‌خواست و چیز جدیدی نداشتند و دو سال قبلِ خودشان را مسخره می‌کردند.


۶ نظر:

ناشناس گفت...

In film online hast?

Mim Noon گفت...

به علی: من در اینترنت دنبالش نگشتم. سی دی به دستم رسیده بود. فیلم حدود 37 دقیقه بود گمانم. شاید بشود بخش هاییش را پیدا کرد. اگر اینترنتم ذغالی نبود شاید می شد بگذارمش جایی.

ناشناس گفت...

خوب برو یه جا که پرسرعت باشه! بذار ما هم ببینیم.باشه؟

ناشناس گفت...

دیگر دوره ی درام نیست ..

ناشناس گفت...

فکر کنم بیشتر از 50 نفر بودند. الان شبکه ی 4 گذاشته بودش! توی برنامه‌ی مستند ایران! آن‌جاش هم جالب بود که یارو رفته بود خرید. خریدهاش دستش بود آن وسط ایستاده بود سخن‌رانی می‌کرد.

ناشناس گفت...

اوووو حسرت برای هم نسلان من و شما.شاید چیزای ساده و قشنگی که حالا دیگه نمی شه هیچ جا پیداش کرد...