رفتم لاک بخرم. چند تا از آن شیشههای براقی که انگار خوردنی اند را برداشتم و رنگشان را روی ناخنهام امتحان کردم. هر کدام یک رنگ. آمدم خانه و هی نگاهشان کردم. دلم نخواست پاکشان کنم. حالا تایپ میکنم و حرف میزنم و دستم مثل رنگینکمانی در هوا میچرخد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
نه ...تو...لاک....
باور نمی کنم
ارسال یک نظر