۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

نویسنده‌ی فقید *

«کتاب به خودی خود باید کامل باشد، و این نوشته اگر رضایت تو خواننده عالی مقام را جلب کند، من مزد زحمت خود را گرفته‌ام، و اگر تو از آن راضی نباشی، من با بشکنی مزد زحمتت را تقدیم می‌کنم و از تو خلاص می‌شوم.»

این جملات بخشی از یادداشتی است که براس کوباس خطاب به خواننده‌ی کتابش نوشته است. کتاب می‌گوید خاطرات پس از مرگ نویسنده است که خودش نوشته و خب واضح است که طنز از همین جا شروع می‌شود. از همین اسم کتاب و روی جلد.
داستان این طوری شروع شده که نویسنده می‌گوید نمی‌داند از مرگ شروع کند تا برسد به تولد یا ازتولد تا مرگ. خلاصه که از مرگش شروع می‌کند و بعد می‌پرد سراغ تولد و قصه را پیش می‌برد و گاهی هم خیلی جزئی و ملایم با زمان بازی می کند. نسبت به خودش و اطرافیانش و محیطی که در آن زندگی کرده هیچ تعارفی نداشته و مماشات نکرده. از همه چیز حرف می‌زند و کسی را بی‌نصیب نمی‌گذارد. آدم زیرک و طنازی است و خوب قصه‌اش را تعریف می‌کند.
من راستش تعجب کردم که در قرن نوزده در برزیل چنین نویسنده‌ای و اساسا چنین آدمی بوده. به گمان من همه چیز داستان از نوع نگاه به زندگی و خود تا نوع روایت بسیار مدرن‌تر از قرن نوزده است. شاید که داستان عالی نباشد. مثلا گاهی به نظر می‌رسد می‌توانسته کم‌تر حرف بزند -این جور وقت‌ها می‌گوید من مردم و زیاد وقت دارم برای حرف زدن و عجله‌ای نیست-
یا بگذرد از بعضی چیزها، ولی برای من طنز و صراحت نویسنده جالب بود.

خاطرات پس از مرگ براس کوباس
ماشادو دآسیس- ترجمه‌ی عبدالله کوثری
انتشارات مروارید- چاپ اول 1382

* این تعبیر را خود نویسنده اول کتاب در وصف خودش می‌گوید. «من نویسنده‌ای فقید هستم، اما نه به معنای آدمی که چیزی نوشته و حالا مرده، بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد می‌نویسد.»

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خانم میم نون و سایر دوستانی که اینجا را میخوانید لطفا در این مورد همیاری بفرمایید:

پسر بچه خردسالی به گروه خونی -AB نیاز فوری دارد (فقط -AB). کسانی که از دستشون برمیاد، لطفا برای هماهنگی با شماره زیر تماس بگیرند. خدا خیرتون بده.
09127494594 آقای خان علیزاده

مهسا نعمت گفت...

من هم مخفف اسمم م.ن است
:)