۱۳۸۷ مهر ۲۰, شنبه

وقتی امام‌زاده‌ها به داد کارگردانان می‌رسند یا معناگرای خونمان زده بالا

سه زن فیلم خوبی نیست. به چشم من فیلم نیست اصلا. اما چیزهای خوبی درش هست. مثل آن تصویری که نیکی کرمی پشت رل نشسته و رانندگی می‌کند و دوربین از بیرون روی شیشه‌ی ماشین ثابت شده و هی تصویر آسمان و درخت‌های خیابان را روی صورتش می‌بینیم که می‌گذرد و می‌گذرد. یا آن آهنگی که آن چند پسر جوان در زیرزمین خانه‌ای با هم اجراش می‌کنند. یا اصلا همان دو سه دقیقه رضا کیانیان آرام و دوست‌داشتنی‌ای که دلت می‌خواهد حتی از روی پرده‌ی سینما بغلش کنی.


هیچ نظری موجود نیست: