این روزها در مسابقه با خودم هی رکورد میزنم. دو سه روز پیش، از صبح تا شب پنج تا ماشین لباس شستم. امروز هم ده ساعت توی خیابان مشغول خرید بودم.
رکورد اولی را به کمک تلی از لباسهای تیره و روشن و پردهی کثیف شکستم. دومی را به زور یک خواهرزادهی اهل خرید و باحوصله.
رکورد اولی را به کمک تلی از لباسهای تیره و روشن و پردهی کثیف شکستم. دومی را به زور یک خواهرزادهی اهل خرید و باحوصله.
۱ نظر:
آخه بدیش هم اینه که رکورده رو اون قدر بالا زدی که عید سال دیگه پدرت در می آد!!
ارسال یک نظر