باید یک راهی برای پول درآوردن غیر از کار کردن وجود داشته باشد. اصلا درست نیست که بعد از این همه سال تمدن بشری و پیشرفت علم و تجربههای گرانقدر انسانی و یک عالم چیز قلمبه سلمبهی دیگر، هنوز راهی برای پول درآوردن کشف یا اختراع نشده یا بهتر از آن لزوم پول داشتن از بین نرفته است. بدتر از همهی اینها این که هیچ کس هم به این موضوع اعتراض نمیکند. منظورم غر زدن و ناله کردن و این دست حرکتهای اعتراضی خفیف نیست ها. اعتراض درست و حسابی که به گوش مراجع ذیربط برسد. دست کم در حد یک چیزی تو فیسبوک. وگر نه راه درستش این است که یک کمپین بینالمللی باشد یا مثلا جلوی سازمان ملل در اعتراض به نقض هر روزهی حقوق بشر تحصن کنیم و چادر بزنیم و اعلام کنیم تا وقتی که آدمها باید هر روز کار کنند ما از جایمان تکان نمیخوریم. درست که کار جوهرهی انسان است و نابرده رنج گنج فلان، ولی خب مگر یک آدم احتیاج به چه قدر جوهره دارد؟ یک روز در هفته برای جوهره کافی و بلکه بیشتر از کافی است.
اشتراک در:
پستها (Atom)